چرا خیلی از ما همیشه دنبال جلب رضایت و تایید دیگران هستیم و مدام نگرانیم که مبادا اطرافیان از دست ما ناراحت و دلخور شوند. همیشه از خودمان بخاطر دیگران میگذریم تا لبخند رضایت را در چهره آنان ببینیم. هیچوقت نخواستیم و نتوانستیم جلوی دیگران، ابراز وجود کنیم و نظر مخالف و عقیده فردی و ایده شخصی خودمان را براحتی بیان کنیم. با اینکه خودمان را مدام از درون میخوریم و سرزنش میکنیم که چرا برای بدست آوردن رضایت دیگران و خوشحال کردن آنها، انقدر تلاش میکنیم اما باز هم نمیتوانیم این رفتار و طرز فکر خودمان را کنار بگذاریم. واقعا دلیل این مسئله چیست؟
- مهارت نهگفتن ندارند و وقتی به کسی نه میگویند، احساس گناه میکنند.
- بهشدت درگیر نظرات و احساسات دیگران هستند و در قبال احساسات و تفکرات آنها احساس مسئولیت میکنند.
- خودشان را بهخاطر انجام کارهای دیگران تحتفشار میگذارند و هیچ زمان آزادی ندارند.
- وقتی دیگران از آنها عصبانی س گناه دارند و مدام خودشان را سرزنش میکنند.
- بهخاطر دیگران کارهایی را انجام میدهند که خودشان دوست ندارند.
- بهخاطر نظر دیگران سراغ کارهایی که بهشان علاقه دارند، نمیروند.
- عزتنفس پایینی دارند.
- دنبال این هستند که دیگران دوستشان داشته باشند و تنهایشان نگذارند.
- شبیه به اطرافیانشان رفتار میکنند و اصالت خودشان را از دست میدهند.
- فقط زمانی احساس خوبی دارند که همه از آنها راضی باشند.
- ناراحتی خود را ابزار نمیکنند تا مبادا دیگران ناراحت و ناراضی شوند.
- همیشه سعی میکنند کارهایی را انجام دهند که دیگران را خشنود میکنند.
- از عبارتهای «متأسفم»، «شرمندهام»، «ببخشید» و مانند اینها زیاد استفاده میکنند، حتی اگر مقصر نباشند.
- حتی وقتی مقصر نیستند، تقصیرها را گردن میگیرند یا دیگران تقصیر را گردن آنها میاندازند.
- با همه موافق هستند، حتی اگر احساس متفاوتی به آن موضوع داشته باشند.
مردم معمولا از افرادی که دنبال جلب رضایت دیگراناند راضی هستند، اما خود این افراد بهخاطر توجهنکردن به تمایلات درونیشان مضطرب و خسته میشوند.